صلح کبیر
جلد اول..قسمت هشت
...از زبان جک-واقعا متاسفم نمیدونستم اینقدر گذشته تلخی داری.
_اره ، خیلی تلخ بود هرکسی که جای من بود الان دیگه شاید مرده بود.
_بعدش چی شد ؟ بعد از اون وقتی که تورو به بلک ویزارد داد پدرت کجا رفت ؟ الان کجاست؟
_بعدش
بلک ویزارد منو به عنوان غرامت از پدرم گرفت ، فکر نمیکردم پدرم منو به
ازای یک صلح به کسی بده ، حالا که چاره ای نداشتم ، من آنقدر ضعیف بودم که
حتی توان دفاع از خودمم نداشتم.
_درکت میکنم واقعا سخته که پدر پسرشو برای یه صلح احمقانه قربانی کنه .
_آره
، بعد از اون ماجرا بلک ویزارد منو به عنوان یک حیوان خانگی پرورش داد اما
برخلاف انتظارم اون منو اذیت نمیکرد ، هرگز به سرم فریاد نمیکشید و مدام
بهم میگفت من بهت لطف کردم که تو رو از دست اون بدجنس (جکست) نجات دادم .
[ بازدید : 90 ] [ امتیاز : 0 ] [ نظر شما : ]